محل تبلیغات شما
کلاس بافت امروز تشکیل نشد و بالاخره فرصت پیدا کردم که اتفاقات اخیر را بنویسم این هفته کلا هفته ی زجرآوری بود از آمدنم به انزلی گرفته تا کوییز سخت زبان یکشنبه که با پدرو مادرم به تهران میرفتیم یک ماشین پلیس که پشت سرمان بود اشاره میکرد که بایستیم پدرم که با پلیس ها صحبت میکرد فکر میکردیم بخاطر سرعت جریمه شده اما یکی از آنها در ماشین را باز کرد با بیخیالی سوییچ ماشین را برداشت و به مادرم گفت این ماشین سرقتی است

پلیس های مسئولیت پذیر

ماشین ,پلیس ,مادرم ,هفته ,میکرد ,صحبت ,که با ,ماشین را ,بخاطر سرعت ,میکردیم بخاطر ,فکر میکردیم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

موسسه مشاوره بین المللی نصر جاوید ویرا آشپزخانه خاتون